روستای زاچ بشاگرد
استان هرمزگان-شهرستان بشاگرد-روستای زاچ
|
||
برگرفته شده ازوبلاگ زیبای ندای بشاگردwww.bashagard88.blogfa.com
امامزاده سیدنجم الدین روستای درکلاهو بشاگرد با حضور حاج عبدالله والی در سال 1361 سخنرانی حاج عبدالله والی: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله. ایام مبارک عید قربان رو به همه برادران و خواهران عزیز تبریک می گم و امیدوارم که ان شاءالله قربانی هاتون مورد قبول حضرت حق قرار بگیره. شاید خیلی از شماها اولین باره که ما رو می بینید و اصلاً ما رو نمی شناسید. البته با بعضی از عزیزان قبلاً آشنا شدیم. ما از طرف حضرت امام خمینی(ره) و جمهوری اسلامی به عنوان کمیته امداد حضرت امام به منطقه بشاگرد اومدیم تا با کمک شما بتونیم مشکلات این منطقه رو حل کنیم. البته اصل زحمات با این دوستان ماست که الآن در بین شما هستند و ما هم در خدمت این برادران عزیز هستیم ولی خب قرعه به نام حقیر افتاد که چند کلمه ای برای شما صحبت کنم. بعضی از عزیزان بودند و یادشان هست که حدود پنج، شش ماه پیش بنده و آقای اسدی نیا به بشاگرد اومدیم و همراه همین آقای اباصلت خویباری یه سری از روستاها رو گشتیم و وضعیت بشاگرد رو دیدیم و برگشتیم به تهران. تو تهران گزارش تهیه کردیم از مشکلات شما مردم و دادیم به مسئولین. اون ها هم نامه رو رسوندن به حضرت امام. من به شما بگم که وقتی امام از وضعیت شما مطلع شدن، شدیداً ناراحت شدن و سریع دستور دادن که بیاییم و به شما برسیم. حضرت امام خیلی شما رو دوست دارن و نگران شما هستند و این برادران هم که اومدن به منطقه و در خدمت شما هستن به خاطر تأکید حضرت امام و دستور ایشونه. تمام مشکلات شما به خاطر ظلم و فساد رژیم طاغوت و شاه های ظالم قدیمه، که همه فقط به فکر خوش گذرونی و عیش و نوش خودشون بودن و هیچ توجهی به مناطق دور افتاده و محروم مثل بشاگرد نداشتن، اما انقلاب به دست خود مردم مستضعف پیروز شد و ان شاءالله با کمک خود شما این وضع عوض می شه. بعضی از شماها شاید هنوز هم خبر ندارید که انقلاب پیروز شده و شاه پهلوی از مملکت فرار کرده و این پیروزی هم به قیمت خون چند هزار شهید به دست اومده که جونشون رو فدای حضرت امام و انقلاب کردن تا اسلام تو کشور اجرا بشه و مملکت از ظلم و ستم شاه نجات پیدا کنه. الآن هم حضرت امام جلوی تمام قلدرها و ظالم های دنیا وایساده و برای همینه که اون ها جنگ رو راه انداختن تا این انقلاب رو از بین ببرن که اون جا هم ان شاءالله با مجاهدت رزمندگان اسلام که با جونشون جلوی ارتش صدام کافر و در واقع تمام دنیا مقاومت می کنند، اسلام پیروز می شه. الحمدلله چند ماه پیش خون شهدا به ثمر نشست و رزمندگان تونستند خرمشهر، یکی از شهرهای جنوب که دست ارتش صدام بود رو آزاد کنند و دل حضرت امام رو شاد کنند. ما همه مدیون شهدا و این رزمندگان هستیم و هر جور می تونیم باید به اون ها کمک کنیم و حداقل براشون دعا کنیم تا ان شاءالله پیروز بشن. برای سلامتی رزمندگان اسلام و پیروزی اسلام، صلوات بفرستید. خب، برادرانِ شما در کمیته امداد، یه برنامه هایی ریختن که ان شاءالله بتونن وضعیت راه بشاگرد رو یه مقدار بهتر کنن تا حداقل بتونیم با ماشین به روستاها برسیم. این کار نیاز به کمک خود شماها داره که باید کمک کنید و بیل و کلنگ دست بگیرید تا راه باز بشه و ما بتونیم یه سری کمک هایی که برامون می رسه، مثل آرد و برنج و روغن و این ها رو به روستاهاتون برسونیم. این توصیه رو هم از این برادر کوچک ترتون گوش کنید که شما خودتون دیگه نباید به هم ظلم کنید. همه ما بنده خدا هستیم، بنده انسان وجود نداره. حضرت علی(ع) می فرمایند: "خدا تو را آزاد آفرید. پس بنده دیگران مباش." این که حالا یکی غلام بوده، یکی نقیب بوده، هر چی بوده مال گذشته است. همه بنده خدا هستند و باید راحت زندگی شون رو بکنند. باید به هم رحم کنید تا خدا بهتون رحم کند و مطمئن باشید آقا امام زمان(عج) به فکر شما شیعیان خالص و مخلص هست و براتون دعا می کنه. شما هم برای فرج آقا امام زمان(عج) دعا کنید که ان شاءالله با ظهور ایشون تمام مستضعفین عالم نجات پیدا کنند. برای سلامتی آقا امام زمان(عج) و تعجیل در فرجشون و سلامتی حضرت امام صلواتی بفرستید. صدای صلوات مردم در کوه های تشنه بشاگرد می پیچد و بعد از صلوات، هیچ صدایی از کسی شنیده نمی شود. همه با چشم های تر و لرزان به حاجی خیره شده اند که او هم وقتی نام امام زمان(عج) را آورده است بغضش گرفته و اکنون سرش پایین است و لبانش آرام می لرزد. بلند شدن اولین نفر از مردم کافی است که همه هجوم بیاورند به سمت حاجی و تا چند متر دور حاجی را بگیرند. هرکس می خواهد نزدیک تر برود و او را در آغوش بگیرد و حرفی بزند. هنوز خیلی هایشان اسم حاجی را نمی دانند و پرس و جو می کنند تا بفهمند اسمش عبدالله والی است و حاجی والی صدایش می کنند. زمان همین طور می گذرد و هنوز حاجی در حلقه محبت بشاگردیان است که علاقه خالص و بی ریای خود را به پای او می ریزند. حاج عبدالله تمام خستگی های این مدت و رنج هایی که دیده و کشیده است از تنش بیرون می رود. وقتی که می شنود مردم برای امام دعا می کنند. هر بار که می گویند "خدا امام را سلامت بدارد"، "خدا عزتش بدهد"، شوق تمام وجود حاجی را فرا می گیرد. برگرفته شده ازوبلاگ بسیارخوب ندای بشاگردبامدیریت دوست خوبم جناب حسن عیدزاده پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|